مقاله پژوهشی
غلامعلی حدّاد عادل
چکیده
زنان، بعد از انقلاب اسلامی، علاوه بر عرصههای انقلابی و اجتماعی، در حوزۀ سرودن شعر نیز رشد و شکوفایی داشتهاند. سارا جلوداریان یکی از این زنان است که در این سالها در عرصۀ شعر فعّال بوده است. پریزاد گزیدهاشعارِ اوست در سه فصل با نامهای «فصل عشق»، «فصل عطش»، و «فصل راز». بررسیِ زبان شعر جلوداریان ...
بیشتر
زنان، بعد از انقلاب اسلامی، علاوه بر عرصههای انقلابی و اجتماعی، در حوزۀ سرودن شعر نیز رشد و شکوفایی داشتهاند. سارا جلوداریان یکی از این زنان است که در این سالها در عرصۀ شعر فعّال بوده است. پریزاد گزیدهاشعارِ اوست در سه فصل با نامهای «فصل عشق»، «فصل عطش»، و «فصل راز». بررسیِ زبان شعر جلوداریان از لحاظِ دستوری، تصاویر، و مضامین میتواند ابعاد گوناگون شاعرانگیِ این سرایندۀ جوان را نشان دهد. عشق به میهن و زادگاه، پرداختن به دفاع مقدّس و قهرمانانش، خلیج فارس، احساسات عاشقانه و احوال شخصی و اشعارِ مناسبتی ازجمله موضوعات شعریِ جلوداریان است. او در ترانهسرایی هم تواناست. بررسیِ موضوعات عامّ پریزاد و اشعار آیینی و ترانهگونِ آن از مباحث این مقاله خواهد بود.
مقاله پژوهشی
سیّدهزیبا بهروز
چکیده
عاطفه از مؤلّفههای اصلیِ ادبیّت در آثار داستانی است و، بنا بر یافتههای جدید در علومِ شناختی، دلالت بر آگاهی دارد؛ بدینمعنا که رفتار عاطفی نمود و برایندِ دو عنصر آگاهی و احساسِ ملازمِ آن است؛ نهآنکه متأمّلانه یا آگاهانه باشد. در داستانها، گونۀ زبانی و لحن و گفتار راوی و شخصیّتها بیانگر نوع احساس و چگونگی درکِ ...
بیشتر
عاطفه از مؤلّفههای اصلیِ ادبیّت در آثار داستانی است و، بنا بر یافتههای جدید در علومِ شناختی، دلالت بر آگاهی دارد؛ بدینمعنا که رفتار عاطفی نمود و برایندِ دو عنصر آگاهی و احساسِ ملازمِ آن است؛ نهآنکه متأمّلانه یا آگاهانه باشد. در داستانها، گونۀ زبانی و لحن و گفتار راوی و شخصیّتها بیانگر نوع احساس و چگونگی درکِ آنان از پدیدهها و هستی است. از این رو، در این پژوهش، بهمنظورِ درک و دریافت محتوای شناختی و ارزشیِ گفتارها و رفتارهای عاطفی، دو رمانِ سفر به گرای 270 درجه و در جبهۀ غرب خبری نیست مقایسه و تحلیل شده است. این دو رمان نمونههایی بارز برای تبیین کارکرد همزمانِ عاطفه و اندیشهاند چراکه، با وجود همسانیِ متغیّرهای جانبی مانند سنّ و جنسیّت شخصیّتها و فضای داستان و محرّکهای آغازین و زاویۀ دید، این دو رمان اساساً، بهدلیلِ تفاوت اندیشگانی، دو ساختار احساسی و شناختیِ متفاوت را در خصوصِ جنگ بازمینمایانند. روش تحقیق، در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی با استناد به ایدههای فلسفیِ پدیدارشناختیِ اندیشمندان غربی و اسلامی است و بر آرا و نظریّات متفکّر یا مکتب خاصّی مبتنی نیست. در این تحلیل نشان داده شده است چگونه شخصیّتها، در هرلحظه از مسیرِ داستان، تحت تأثیر نگرش و تجارب زیستۀ خود در مواجهه با یکدیگر، موقعیّت سخت جنگ، دوری از خانواده، بیخوابی، گرسنگی و در نهایت مرگ، حالات و رفتارهایی متفاوت از خود بروز میدهند. در رمانِ در جبهۀ غرب خبری نیست، که اثری است منحصربهفرد، بهدلیلِ آمیختگی با تحلیلهای تند دربارۀ انسان و هستی، شخصیّتها در سیر تحوّلات شناختی و عاطفیِ خود به پوچی و نافرجامی میرسند؛ درحالیکه در سفر به گرای 270 درجه ــکه اثری واقعگرا و ملایم است ــ جریان شناختی، در عواطفی تعالیجویانه، ذهنیّتی از بلوغ و تکامل شخصیّتها را در مخاطب ایجاد میکند.
مقاله پژوهشی
محمّدصادق رحمانیان؛ منصوره ثابتزاده؛ کامل احمدنژاد
چکیده
تحلیل انتقادیِ گفتمان نوعی رویکرد بین رشتهای است و، با تجزیه و تحلیل متن، در پیِ عرضۀ خوانشی نسبتاً دقیق از آن است. نویسندگانِ این پژوهش بر آناند تا، با بهرهگیری از روش تحلیل انتقادیِ گفتمان، انعکاس مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و... را در شعرهای کوتاه سیّدحسن حسینی بیابند و به چگونگیِ رابطۀ متقابل ...
بیشتر
تحلیل انتقادیِ گفتمان نوعی رویکرد بین رشتهای است و، با تجزیه و تحلیل متن، در پیِ عرضۀ خوانشی نسبتاً دقیق از آن است. نویسندگانِ این پژوهش بر آناند تا، با بهرهگیری از روش تحلیل انتقادیِ گفتمان، انعکاس مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و... را در شعرهای کوتاه سیّدحسن حسینی بیابند و به چگونگیِ رابطۀ متقابل شعر (بهمثابۀ متن) و جامعه و تبیینِ آن بپردازند. در این پژوهش، از میانِ رویکردهای متفاوتی که دربارۀ تحلیل گفتمان وجود دارد، از روش «تحلیل انتقادیِ گفتمان فرکلاف» استفاده شدهاست؛ چراکه، بهباورِ بسیاری از تحلیلگران، جامعتر از دیگر روشها به نظر میرسد. روش فرکلاف مبتنی بر سه سطح است: کنش متنی (توصیف)؛ کنش گفتمانی )تفسیر)؛ و کنش اجتماعی (تبیین). در این مقاله، شعرهای کوتاهِ حسینی، بهصورتِ گزینشی، از مجموعهشعرِ نوشداروی طرح ژنریک بررسی و تحلیل شدهاست تا مؤلّفههای گفتمانمدارِ شعرها در سه سطح تحلیل محتوایی و صوری و اجتماعی بیان شود. در این تحلیل مشخّص شد ویژگیهای صوریِ زبان شعر حسینی ــ نظیر آواها، واژهها، فعلها، روابط معنایی، عبارتبندیها، و انسجام صوری و معناییــ دارای ارزش و بارِ گفتمانی است و به شعرش جنبۀ عقیدتی میدهد. بنابراین، هدف پژوهشگر تبیین نوع گفتمانهای موجود در شعر حسینی و چگونگیِ پیوندِ آن با ساختارهای اجتماعیِ جامعه است. درنتیجه، گفتمانهای غالب در شعرِ سیّدحسن حسینی عبارتاند از: گفتمان اجتماعی، فرهنگی، اخلاقگرایانه، و سیاسی. بارزترین گفتمان در شعرِ او گفتمان اجتماعیِ انقلابمحور است.
مقاله پژوهشی
غلامرضا کافی؛ ندا حاتمی
چکیده
ادبیّات فرجامگرا یا آخرالزّمانی ادبیّاتی است که بر پایۀ پیشگوییهای آخرالزّمانی شکل گرفته. این نوعِ ادبی به آنچه در فرجامِ جهان رخ خواهد داد و نیز به موضوعاتی مثل «آخرالزّمان»، «رستاخیز»، «وقوع فاجعه»، «منجی» و... میپردازد. نمونههایی از این ادبیّات را میتوان در شعر معاصر فارسی دید. در این مقاله، ...
بیشتر
ادبیّات فرجامگرا یا آخرالزّمانی ادبیّاتی است که بر پایۀ پیشگوییهای آخرالزّمانی شکل گرفته. این نوعِ ادبی به آنچه در فرجامِ جهان رخ خواهد داد و نیز به موضوعاتی مثل «آخرالزّمان»، «رستاخیز»، «وقوع فاجعه»، «منجی» و... میپردازد. نمونههایی از این ادبیّات را میتوان در شعر معاصر فارسی دید. در این مقاله، با مقایسۀ مضامین آپوکالیپسی در شواهدی از شعر معاصر و شعر انقلاب اسلامی، وجه تمایزِ این دو بررسی شده است. مطالعۀ اشعار احمد شاملو، فروغ فرّخزاد، مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری روشن میسازد که در بینشِ آنها، عمدتاً، نگاهی یأسآمیز به فرجام جهان وجود دارد؛ درحالیکه از منظرِ شاعران انقلاب اسلامی آیندۀ جهان بسیار روشن است. نیز معلوم میشود اشعار فرجامگرایانه در ادبیّات انقلاب اسلامی بر مبنای پیشگوییهای قرآن کریم و فرهنگ اسلامی شکل گرفته است، حالآنکه در شعر معاصر از مفهوم خواب ،رؤیا و الهام شاعرانه استفاده شده است.
مقاله پژوهشی
فریبا مهری؛ حسن دلبری؛ مهیار علویمقدّم؛ عبّاس محمّدیان
چکیده
تعهّد ازجمله ویژگیِهایی است که در ادبیّات بسامدی چشمگیر دارد؛ ادبیّاتی که بازتابندۀ باورها، امیدها، آرزوها، دغدغهها و فراز و نشیبهای مردم روزگار است. مسئلۀ بنیادیِ این مقاله بررسیِ جایگاه و کارکرد تعهّد در لایۀ واژگانیِ غزل عصر انقلاب و تحلیل این مؤلّفۀ تأثیرگذار و کیفیّت بازتابِ آن است. مبنای این ارزیابی واژههای ...
بیشتر
تعهّد ازجمله ویژگیِهایی است که در ادبیّات بسامدی چشمگیر دارد؛ ادبیّاتی که بازتابندۀ باورها، امیدها، آرزوها، دغدغهها و فراز و نشیبهای مردم روزگار است. مسئلۀ بنیادیِ این مقاله بررسیِ جایگاه و کارکرد تعهّد در لایۀ واژگانیِ غزل عصر انقلاب و تحلیل این مؤلّفۀ تأثیرگذار و کیفیّت بازتابِ آن است. مبنای این ارزیابی واژههای نشانداری است که حامل بارِ ایدئولوژیکاند. این واژهها، برخلافِ واژههای بینشان ــکه تنها معنای عادی و عام دارند ــ متعلّق به یک بافتِ فرهنگیاند و، علاوه بر دلالت بر مفهومی خاص، دربردارندۀ معانیِ ضمنی و مفاهیم ارزشی نیز هستند که نگرش نویسنده را بازتاب میدهند. بر مبنای این واژهها، تعدادی از بنمایههای غزل عصر انقلاب، که مبتنی بر التزام در این نوعِ ادبی است، با شواهدی آورده میشود و مبانیِ عقیدتی که بر آنها بنیاد نهاده شده است ارزیابی میگردد. در بررسیِ لایۀ واژگانی و واژههای نشاندار، غزل عصر انقلاب را بر پایۀ بنمایههای ایدئولوژیک و از منظرِ تعهّد به این انواع میتوان طبقهبندی کرد: غزلهای اعتراضی، نوستالژیک، حماسی، آیینی و انتظار، جنگ و شهادت، طنز، آزادی، مقاومت و اتّحاد، دعوت به مبارزه و انتقام، و وطنی.
علمی ـ ترویجی
حسن قاسمزادۀ ابلی؛ خدابخش اسداللّهی؛ محمّدرضا شاد منامن
چکیده
حمید سبزواری، سرایندۀ سرودها و ترانهها و اشعار میهنی و حماسی و انقلابی، در انواع قالبهای شعری طبعآزمایی کرده و آثاری ارزشمند از خود به یادگار گذاشته است. آشناییِ شاعر با مسائل اجتماعی و انقلابی و سیاسی کشور و، همچنین، روحیّۀ استکبارستیزی و حقطلبی و مردمیِ او سبب ممتازشدن جایگاه ویژۀ اشعار پایداری و مذهبیاش ...
بیشتر
حمید سبزواری، سرایندۀ سرودها و ترانهها و اشعار میهنی و حماسی و انقلابی، در انواع قالبهای شعری طبعآزمایی کرده و آثاری ارزشمند از خود به یادگار گذاشته است. آشناییِ شاعر با مسائل اجتماعی و انقلابی و سیاسی کشور و، همچنین، روحیّۀ استکبارستیزی و حقطلبی و مردمیِ او سبب ممتازشدن جایگاه ویژۀ اشعار پایداری و مذهبیاش شده است. سبزواری به رباعی نیز، که از قالبهای مورد توجّه شاعران است، عنایت داشته. در دیوان اشعارِ او، 152 رباعی موجود است که از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی موسیقیِ رباعیّات سبزواری، با استفاده از روش تحقیق تحلیلیـبسامدی، و نشاندادنِ آن است که موسیقی تاچهمیزان بر نظمآهنگ شعرِ او تأثیر گذاشته و اینکه چگونه، با بهرهبردن از ظرفیّت ردیف و قافیه و ترفندهای بدیعی، معنی شعرِ خود را به خواننده القا کرده است. بررسی رباعیّات شاعر نشان میدهد که او با کاربردِ ردیفهای فعلی و یکجزئی و ساده و همچنین قافیههای اسمی و بهرهگرفتن از آرایههای تکرار، واجآرایی، جناس، ازدواج، تضاد، تلمیحات (بینامتنیّت قرآنی و روایی) و... به آهنگینبودن و زیبایی اشعارِ خود افزوده است.